روزبه همیشه از زندگی روزمره خسته بود. کار، مسئولیتها و فشارهای اجتماعی باعث شده بود احساس کند که زندگیاش بیمعناست. یک روز، در کتابخانه، کتابی دید با عنوان «تجدید خاطرات» نوشته دکتر فرانکل.
وقتی شروع به خواندن کرد، با داستانهای زندگی فرانکل و تجربیاتش در اردوگاههای کار اجباری آشنا شد. فهمید که حتی در تاریکترین شرایط، انسان میتواند معنا و هدفی پیدا کند که او را زنده نگه دارد. روزبه یاد گرفت که زندگی ارزشمند است وقتی خودمان معنا میدهیم، نه فقط وقتی که شرایط ایدهآل است.
از آن روز، او به دنبال معنا در هر لحظه زندگی بود؛ در روابطش، در کارش، و حتی در لحظات کوچک روزمره.
دعوت به کتاب:
اگر میخواهید بدانید چگونه میتوان در هر شرایطی معنا و هدف زندگی را پیدا کرد، کتاب «تجدید خاطرات» (زندگینامه) دکتر ویکتور فرانکل را بخوانید.