کامران همیشه در رابطهاش با مادرش احساس فاصله میکرد. وقتی کوچک بود، مادرش وقت زیادی برایش نداشت و حالا که بزرگ شده، گاهی حرفهایشان به هم نمیخورد و سوءتفاهمها زیاد بود.
یک روز، در کتابفروشی ، با کتابی به نام «مادران و پسران» روبرو شد. شروع به خواندن کرد و فهمید که بسیاری از پسران و مادران با مشکلات مشابه او روبرو هستند و راههایی برای بهبود ارتباط وجود دارد.
او تصمیم گرفت با مادرش گفتوگوی واقعی و صادقانهای داشته باشد، بدون سرزنش یا انتظار کامل بودن. هر بار که با مهربانی و شنیدن فعال پاسخ میداد، پیوندشان عمیقتر میشد و تفاهم و احترام متقابل شکل گرفت.
دعوت به کتاب:
اگر میخواهید رابطه بین مادر و پسر را بهتر درک کنید و راههایی برای ایجاد ارتباط عمیق و صادقانه بیابید، کتاب «مادران و پسران» اثر باسف را بخوانید.