کاشت با احساس و عقل

پیشی گفت: «کفتکی، اون پستو دیدی؟ گفتن درخت نکارید، هدر دادن آب و پوله… انگار استاد دانشگاه بود آقاهه.»مینو نوشت: «پس یعنی نه چین می‌فهمه، …

بخوانید

خلق زمینی

روزی، خالقی زمینی با دست‌های خسته و قلبی پر از تردید، بر بالای تپه‌ای ایستاد.دست‌هایش خالی بودند، اما ذهنش پر از خیال. باد بر موهایش …

بخوانید

کفتکی و ایکاروس

به آسمان پرغبار نگاه می‌کردم،دنبال ردّی از ابر.هیچ نبود.در دل گفتم:«کاش می‌شد بروم پیش خورشید،بگویم کمی کمتر بتاب،بگذار باران ببارد…» در همان لحظه، یادِ ایکاروس …

بخوانید

میوه‌ی ممنوعه

نرسِ بیمارستان گفت:«من… بعد از کرونا… حالم خوب نیست، خانم. فکر می‌کنم دچار یک نوع حساسیت روانی شدم…» یادِ روزهای آخرالزمانیِ کرونا افتادم؛روزهایی که یکی …

بخوانید

پیام در بطری

در اخبار دیدمش:زنی دوستدار طبیعت، با دستکش و کیسه‌ای در دست، هر روز ساحل سرزمینش را پاک می‌کرد؛قطعه‌به‌قطعه شیشه‌ها و پلاستیک‌ها را جمع می‌کرد.سال‌ها گذشته …

بخوانید

ماویو ها و رهگذران

پیش‌گفتار کوتاه برای ماویو «ماویو» واژه‌ای ابداعی است؛ زاده‌ی نگاهی آرام از پشت پنجره.در زبان من، «ماویو» یعنی آن چشم‌انداز نرم و کنجکاوی که گربه‌ها …

بخوانید

جهانی دیگر

(از مجموعه درخت پیشی ماه ) مقدمه‌ به دنیای ما خوش آمدید، جایی که همه‌ی حیواناتی که در زمین دوست داشته‌ایم، حالا در «جهانی دیگر» …

بخوانید